امروز آخرین جلسه ی کلاسمون بود. همه ی بچه ها نبودن. دو تا از بچه ها فقط برای خداحافظی اومدن یه پنج دقیقه ای و رفتن. یکی از بچه ها هم بعد از ساعت اول، یعنی وقت زنگ تفریح خورد، دیگه خداحافظی کرد و رفت.
یه عالمه هم عکس گرفتیم. یکی از بچه ها آیفون شیش داره. مردم چقد پولدارن واقعا! تو بیست سالگی بدون اینکه خودش درآمد داشته باشه، آیفون داره. باریک الله به این خانواده ها .
اکثر بچه ها مدت زیادی آلمان نیستن و آلمانو ترک می کنن. حالا بعضی ها فردا پس فردا، بعضی ها یه هفته دیگه. یکی از بچه ها که موقع خداحافظی گریه اش گرفته بود. خودش یه هفته دیگه میره. دفترشو داد براش یه چیزی بنویسیم. به منم گفت اگه دوست داری فارسیشو بنویس، من خط فارسی رو دوست دارم، هرچند نمی فهمم. منم یه متن انگلیسی نوشتم، زیرش هم فارسیشو نوشتم. البته خیالتون راحت، نمکدان بی نمک شوری ندارد/ دل من طاقت دوری ندارد ننوشتم .
زنگ دومو فقط حرف زدیم. معلم از بچه ها می پرسید تصورتون راجع به آلمان چی بود؟ اینجا چطور بود؟ چه فرقی داشت با تصوراتون و خلاصه از این حرفا
بچه ها هر کدوم نظرشونو گفتن. بعدش هم همین طوری یه کمی بحث شد راجع به چیزای دیگه. من داشتم با پسر هندی صحبت می کردم که از من پرسید تو کار می کنی، من گفتم آره. اون پسر دومینیکنی هم شنید و کلا شروع کرد به سوال پرسیدن . کلا تا وقتی بحثو نمی فهمه آدم در امانه، اما امان از وقتی که بفهمه دارین چی می گین .
از اینکه چیکار می کنم پرسید و رشته ام چیه و این حرفا. یه کمی براش توضیح دادم، گفتم تا ارشد تو ایران خوندم، برای دکترا اومدم. میگه مگه زنا هم تو ایران می تونن درس بخونن؟ حیف که پ ن پ رو تو آلمانی بلد نبودم . اصلا باور نمی کرد زنا بتونن تو ایران درس بخونن، حتی بعد از اینکه بهش گفته بودم میشه درس خوند!!
البته معلممون هم در مورد این جور تصورا سریعا موضع می گیره و دفاع می کنه. حتی بیشتر از خود من. برگشت بهش گفت تو ایرن تقریبا تمام زیر سی ساله ها تحصیلات دانشگاهی دارن. تعداد آدمای زیر سی سالی که تو ایران تحصیلات دانشگاهی دارن از آلمان بیشتره. حتی دانشگاهاشم از خیلی از دانشگاهای ایتالیا و یونان (خود معلممون یونانیه) بهتره. بچه هاش که میان اینجا خیلی بچه های موفقی هستن.
خلاصه یه جوری از ما تعریف کرد که من خودم باورم نمی شد این جوری باشیم .
البته کلا از همه دفاع کرد، گفت حتی اون کشورهای عربی هم که توی خاورمیانه هستن زناشون اگه بخوان می تونن برن دانشگاه. حالا ممکنه بعضی ها نخوان، اما ممنوعیتی نداره. یا مثلا تو هند هم همین طوره. ممکنه تصور مردم این باشه که زناشون تحصیلات خوبی ندارن در حالی که این طوری نیست.
یکی از بچه ها گفت یا مثلا ملاله. ملاله رو می شناسی (البته با تلفظ آلمانی مالالا)؟ پسره میگه مالاریا؟ مالاریا که بیماریه . نفهمیدیم به شوخی گفت یا جدی، ولی در نهایت فک کنم ملاله رو نمی شناخت.
--
راستی یه چیزیو دو قرنه می خوام بنویسم، هی یادم میره. می دونین "روحانی/آخوند" به آلمانی چی میشه؟ میشه "ملا" (Mullah). چون واسه ما ایرانی ها کاربرد داره، گفتم بدونین بد نیست .
جالب بود که من یه بار اینو به معلم/شاگرد کلاس آلمانی/فارسیم گفتم، یعنی گفتم روحانی، نفهمید چی میگم، گفتم Clergyman، نفهمید چی میگم. براش پانتومیم بازی کردم، گفت آها ملا. بعد من فک کردم این چون فارسیش خوبه، این کلمه رو از باباش یاد گرفته. چند وقت پیش همسر که رفته بود با معلم/شاگرد کلاس آلمانی/فارسیش صحبت کنه اومد بهم گفت روحانی به آلمانی میشه ملا! من تازه اونجا دوزاریم افتاد که اون پسره بیچاره فارسی نگفته، داشته آلمانی می گفته .
عکس دختر , عکس دختر ایرانی , عکس ایرانی , عکس بازیگران ایرانی , عکس بازیگر ایرانی, عکس زنان ایرانی, عکس زیباترین دختر ایرانی, عکس پسر ایرانی, عکس پسران ایرانی ، u;s nojv , u;s nojv hdvhkd , u;s hdvhkd
:: بازدید از این مطلب : 509
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0