نوشته شده توسط : عکس دختر ایرانی
مثل همیشه آزار دیده بود.پدرش دلش را شکسته بود.بعد هم بلند شد که من از این خانه رفتم.دست و صورتش را شستم .با بغض پرسید حالا بابا واقعا رفت.گفتم چه اهمیتی دارد؟همیشه آزارت میدهد.گفت حداقل یه خانواده که داریم.

خم شدم.کمرم راست نمیشد.به هق هق افتادم.بغلم کرد و گفت گریه نکن.بیا صورتت را بشورم.نفسم بالا نمی آمد .میخواستم پاهای کوچکش را ببوسم و بگویم عزیزم ببخش که با خودخواهی تو را به این دنیا آوردم.از مردی تا این حد پست.

گفتم نگران نباش بابا رفت به نگهبان ساختمان سر بزند و برایش بستنی بردم تا بخوریم.

خدایا هستی؟



عکس دختر , عکس دختر ایرانی , عکس ایرانی , عکس بازیگران ایرانی , عکس بازیگر ایرانی, عکس زنان ایرانی, عکس زیباترین دختر ایرانی, عکس پسر ایرانی, عکس پسران ایرانی ، u;s nojv , u;s nojv hdvhkd , u;s hdvhkd

:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 7 شهريور 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: